۱. «کمیته رفع تبعیض نژادی» در جلسه هشتادم خود تصمیم گرفت تا در جلسه هشتاد و یکم خود به انجام بحثی موضوعی در مورد سخن نفرتپراکنانه و نژادپرستانه بپردازد. این صحبت در روز ۲۸ اوت ۲۰۱۲ انجام شد و تمرکز آن بر درک دلایل و عواقب سخن نفرتپراکنانه نژادپرستی بود و اینکه چطور میتوان منابع «کنوانسیون بینالمللی رفع کلیه اشکال تبعیض نژادی» را برای مقابله با آن بسیج کرد. علاوه بر اعضای کمیته، نمایندگان نمایندگیهای دائم دفتر سازمان ملل در ژنو، نهادهای ملی حقوق بشر، سازمانهای غیردولتی، دانشگاهیان و افراد علاقمند در بحث شرکت داشتند.
۲. پس از صحبت، کمیته قصد خود در تلاش برای پیشنویس پیشنهادی کلی برای ارائه راهنمایی در مورد ملزومات کنوانسیون در زمینه سخن نفرتپراکنانه نژادپرستی را بیان کرد تا به دولتهای عضو در انجام وظایفشان (از جمله وظایف گزارشرسانی) یاری شود. اظهارنظر عمومی حاضر به تمامی گروهها و کشورهای ذینفع در مبارزه علیه تبعیض نژادی مربوط میشود و با هدف سهیم شدن در ایجاد و ترویج درک و شعور جمعی، صلح پایدار و امنیت بین جوامع، مردم و دولتها دنبال میشود.
۳. کمیته درتهیه پیشنویس اظهارنظر به تجربه گسترده خود در مقابله با سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه که منجر به ایجاد نگرانی گستره شده، توجه کرده است. کمیته در ضمن بر نقش سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه در روندهایی که منجر به نقض گسترده حقوق بشر و نسلکشی میشود (و همچنین در اوضاع تخاصم) تاکید کرده است. پیشنهادهای عمومی مهم کمیته که به سخن نفرتپراکنانه میپردازند شامل اظهارنظر عمومی شماره ۷ (۱۹۸۵) در رابطه با اجرای ماده ۴؛۲۳ شماره ۱۵ (۱۹۹۳) در مورد ماده ۴ که بر همگام بودن آن با حق آزادی بیان تاکید دارد؛
۴. کمیته با نفس فعالیت خود در اجرای کنوانسیون به عنوان نهادی موثر و در حال فعالیت با محیط وسیعتر حقوق بشر در ارتباط است که آگاهی از آن سرتاسر کنوانسیون را پوشش میدهد. در تعیین حیطه آزادی بیان باید به یاد داشت که این حق در کنوانسیون آمده و تنها در خارج از آن نیست که تدوین شده: اصول کنوانسیون به درک کاملتری از پارامترهای حق در قانون معاصر حقوق بشر بینالمللی کمک میکنند. کمیته حق آزادی بیان را در کار خود در زمینه مقابله با سخن نفرتپراکنانه بیان داشته و هر جا لازم بوده در مورد عدم اعمال موثر آن اظهار نظر کرده و هرجا ضروری بوده از بسط آن در نهادهای مشابه حقوق بشر استفاده کرده است.۳۱
۵. تنظیمکنندگان کنوانسیون به کلی از نقش سخن در ایجاد فضای نفرت و تبعیض نژادی باخبرند و در مورد خطرات آن مفصلا اندیشیدهاند. در کنوانسیون از نژادپرستی تنها در چارچوب «دکترینها و اعمال نژادپرستانه» در مقدمه نامبرده شده، عبارتی که ارتباطی نزدیک با ماده ۴ دارد که پخش افکار حاوی برتری نژادی را محکوم میکند. با اینکه واژه سخن نفرتپراکنانه مشخصا در کنوانسیون نیامده این فقدان ارجاع مشخص باعث نشده که کمیته از تشخیص و نام بردن پدیده سخن نفرتپراکنانه و کاوش در این زمینه و ارتباط آن در کنوانسیون خودداری کند. سند کنونی بر مجموعه مواد کنوانسیون متمرکز است که روی هم رفته تشخیص بیانی را که مصداق سخن نفرتپراکنانه است ممکن میکنند.
۶. سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه که در تجربه کمیته به آن پرداخته شده شامل تمامی انواع مشخص سخن که در ماده ۴ آمده علیه گروههایی که در ماده ۱ کنوانسیون به رسمیت شناخته شدهاند، میشود. این ماده تبعیض براساس نژاد، رنگ پوست، نسب یا سابقه ملی یا قومی را ممنوع میکند و این گروهها شامل: مردمان بومی، گروههای نسببنیان و مهاجرین یا اتباع بیگانه از جمله کارگران مهاجر داخلی، پناهندگان و پناهجویان و همچنین اعضای زن کلیه گروههای آسیبپذیر میباشند. در پرتوی این اصل بینالمللی و با توجه به اینکه «انتقاد از رهبران مذهبی یا اظهارنظر در مورد دکترین مذهبی یا اصول مذهب» نباید ممنوع یا مجازات شود،۳۲ توجه کمیته در ضمن به آن سخن نفرتپراکنانه بوده که افراد متعلق به گروههای قومی مشخصی را هدف میگیرد که مذهبی که به آن معتقد هستند یا به آن عمل میکنند متفاوت از اکثریت است، از جمله اشکال اسلامهراسی، یهودستیزی و سایر اشکال مشابه نفرت علیه گروههای قومی-مذهبی و همچنین اشکال افراطی نفرت همچون تحریک به نسلکشی و تروریسم. کلیشهسازی و بدنامسازی اعضای گروههای مورد پاسداشت موضوع ابراز نگرانی و پیشنهادهای مصوب کمیته بوده است.
۷. سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه انواع مختلف دارد و فقط محدود به سخنانی که مستقیما نژادی هستند نیستند. مثل مورد تبعیض در ماده ۱، سخنی که به گروههای مشخص نژادی یا قومی حمله میکند میتواند از زبان غیرمستقیم استفاده کند تا اهداف و مقاصد خود را پنهان کند. دولتهای عضو همگام با وظایف خود تحت کنوانسیون باید به تمام انواع سخن نفرتپراکنانه نژادپرستی توجه کنند و دست به اقدامات لازم برای مقابله با آن بزنند. چه از اشخاص بیاید و چه از گروهها و به هر شکلی که باشد، چه شفاهی و چه کتبی، چه پخش شده از طریق رسانههای الکترونیکی از جمله اینترنت و وبسایتهای شبکهسازی اجتماعی و چه در اشکال غیرشفاهی مثل نمایش نمادها و تصاویر و رفتار نژادپرستانه در گردهماییهای عمومی از جمله رویدادهای ورزشی.
۸. تشخیص و مقابله با موارد سخن نفرتپراکنانه بخشی ماهوی از دسترسی به اهداف کنوانسیون است. این کنوانسیون برای حذف تبعیض نژادی در تمام انواع آن تهیه شده. ماده ۴ کنوانسیون به عنوان وسیله اصلی مقابله با سخن نفرتپراکنانه مورد استفاده قرار گرفته اما سایر مواد آن نیز نقش مشخصی در عمل به اهداف آن دارند. تبصره موجود در ماده ۴ مشخصا آن ماده را به ماده ۵ ربط میدهد که ضامن حق برابری نزد قانون بدون تبعیض نژادی در بهرهوری از قوانین از جمله حق آزادی بیان و نظر است. ماده ۷ بر نقش «تحصیلات، آموزش، فرهنگ و اطلاعرسانی» در تشویق تفاهم و مدارای بین اقوام تاکید میکند. ماده ۲ شامل اقدامات دولتهای عضو برای حذف تبعیض نژادی میشود، وظایفی که وسیعترین ابراز خود را در ماده ۲، بند ۱ (د) مییابند. ماده ۶ بر تضمین حفاظت موثر و راههای جبران مافات برای قربانیان تبعیض نژادی متمرکز است و بر حق جستجوی «جبران مافات یا رضایت منصفانه و کافی» برای آسیبِ وارد آمده. سند کنونی اساسا بر مادههای ۴، ۵ و ۷ کنوانسیون متمرکز است.
۹. به عنوان شرط حداقلی و بدون زیر سوال رفتن سایر اقدامات، وضع قوانین جامع علیه تبعیض نژادی از جمله قانون مدنی و اداری و همچنان قانون جنایی برای مقابله موثر با سخن نفرتپراکنانه نژادی ضروری است.
۱۰. مقدمه ماده ۴ شامل وظیفه اجرای «اقدامات فوری و مثبت» برای حذف تحریک و تبعیض میشود. این ماده تکمیلی، تاکیدی است بر وظایف بیان شده در سایر مواد کنوانسیون که میکوشند وسیعترین گستره منابع ممکن را در اختیار حذف سخن نفرتپراکنانه قرار دهند. کمیته در پیشنهاد عمومی شماره ۳۲ (۲۰۰۹) در مورد معنی و ابعاد اقدامات ویژه در کنوانسیون «اقدامات» را اینگونه خلاصه کرد: «آلات تقنینی، اجرایی، اداری، بودجهای و مقرراتی…. و همچنان برنامهها، سیاستها، طرحها و… نظامها.»۳۳ کمیته ماهیت اجباری ماده ۴ را یادآوری میکند و تاکید میکند که حین تصویب کنوانسیون «این ماده در مبارزه علیه تبعیض نژادی محوری دانسته میشد»،
۱۱. در مقدمه و زیربند (الف) به ترتیب در مورد «افکار یا نظریات برتری» یا «برتری یا نفرت نژادی» عبارت «بر بنیان» (based on) به کار رفته تا سخنی که مورد رد کنوانسیون است تعریف شود. کمیته این واژه را در چارچوب ماده ۱ مترادف «بر مبنای» (on the grounds of) میداند۳۵ و از اساس همین معنی را برای ماده ۴ در نظر دارد. مواد مربوط به نشر افکار برتری نژادی ابراز صریح کارکرد پیشگیرانه کنوانسیون هستند و مکمل مهمی به مواد مربوط به تحریک.
۱۲. کمیته پیشنهاد میدهد که جناییسازی انواع بیان نژادپرستانه باید برای موارد جدی حفظ شود و باید بدون شک و کاملا منطقی باشد و موارد کم اهمیتتر باید از طرقی به جز قانون جنایی مورد برخورد قرار بگیرند و از جمله ماهیت و گستره تاثیر آنها بر افراد و گروههای مورد نظر باید در نظر گرفته شود. کاربست مجازات جنایی باید ناظر بر اصول قانونیت، نسبیت و ضرورت باشد.۳۶
۱۳. از آنجا که ماده ۴ خود اجرا نیست دولتهای عضو طبق مفاد آن موظفند قوانینی جهت مقابله با سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه تصویب کنند که محدود به ابعاد آن باشد. در پرتوی مواد کنوانسیون و بسط اصول آن در پیشنهاد عمومی شماره ۱۵ و پیشنهاد کنونی، کمیته پیشنهاد میدهد که دولتهای عضو موارد زیر را به عنوان جرایم قابل مجازات توسط قانون اعلام کنند:
الف) هرگونه نشر افکار بر بنیان برتری یا نفرت نژادی یا قومی از هر طریق؛
ب) تحریک به نفرت، نخوت یا تبعیض علیه اعضای گروهی بر بنیان نژاد، رنگ پوست، نسب یا ریشه ملی یا قومی؛
ج) تهدید یا تحریک به خشونت علیه افراد یا گروهها بر بنیان (ب)؛
د) ابراز توهین، تمسخر یا تهمت علیه افراد یا گروهها یا توجیه نفرت، نخوت یا تبعیض بر بیان شده در (ب) وقتی که به روشنی نشان دهنده تحریک به نفرت یا تبعیض است؛
ه) مشارکت در سازمانها و فعالیتهایی که که مشوق و محرک تبعیض نژادی هستند.
۱۴. کمیته پیشنهاد میدهد که انکار عمومی یا تلاش برای توجیه جنایات نسلکشی و جرایم علیه بشریت طبق تعریف قانون بینالمللی میبایست توسط قانون جرم قابل مجازات اعلام شود به شرط اینکه این اعمال به روشنی هم راستا با تحریک به خشونت یا نفرت نژادی باشند. کمیته در ضمن تاکید میکند که «ابراز نظر در مورد رویدادهای گذشته» نباید ممنوع یا مجازات شود.۳۷
۱۵. ماده ۴ مقرر میکند که اشکال مشخصی از رفتار و جرایم قابل مجازات باید توسط قانون اعلام شوند اما راهنمایی مفصل در مورد اینکه کدام انواع رفتار جرایم جنایی هستند ارائه نمیکند. به نظر کمیته برای تعیین اینکه کدام یک از انواع تحریک اتهامات قابل مجازات توسط قانون هستند عوامل زیر باید در نظر گرفته شوند:
محتوا و شکل سخن: آیا سخن محرک و مستقیم است؟ به چه شکلی منجر به تحریک شده؟ و به چه سبکی بیان شده؟
فضای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی غالب در زمانی که سخن تدوین و پخش شده از جمله وجود الگوهای تبعیض علیه گروههای قومی و سایر گروهها از جمله مردمان بومی. گفتمانهایی که در یک چارچوب معصومانه یا بیطرف هستند در چارچوبی دیگر اهمیتی خطرناک مییابند: کمیته در شاخصهای خود در مورد نسلکشی تاکید کرده که باید در تعیین معنی و آثار بالقوه سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه، محل را در نظر گرفت.۳۸
موقعیت یا جایگاه گوینده در جامعه و مخاطب سخن. کمیته همیشه متوجه نقش سیاستمداران و سایر شکلدهندگان به افکار عمومی در ایجاد جو منفی نسبت به گروههای مورد پاسداشت کنوانسیون هست و چنین افراد و نهادهایی را تشویق کرده که رویکردهای مثبتی جهت تشویق تفاهم و هماهنگی بین فرهنگها اتخاذ کنند. کمیته متوجه اهمیت ویژه آزادی بیان در مسائل سیاسی هست و در ضمن متوجه اینکه استفاده از این آزادی با خود وظایف و مسئولیتهای ویژه میآورد.
گستره سخن از جمله ماهیت مخاطب و وسیله پخش: آیا سخن از طریق رسانههای بستر اصلی یا اینترنت پخش شده؟ تکرار و گستره پخش آن چقدر است؟ بخصوص وقتی که تکرار خبر از استراتژی عامدانه جهت ابراز خصومت نسبت به گروههای قومی یا نژادی میدهد.
اهداف سخن: سخنی که پاسدار یا مدافع حقوق بشر افراد و گروهها باشد نباید تحت مجازات جنایی یا غیره قرار بگیرد.
۱۶. مشخصه تحریک معمولا تلاش برای تاثیرگذاری بر دیگران به وسیله روشهای مشخصی از رفتار مانند ایجاد جنایت از طریق جانبداری یا تهدید است. تحریک میتواند صریح یا تلویحی باشد، مثلا از طریق اعمالی همچون نمایش نمادهای نژادپرستانه یا توزیع نوشته یا کلمات. مفهوم «تحریک» به عنوان جرمی بزرگ به این معنی است که لزومی ندارد تحریک منجر به عمل شده باشد تا قابل مجازات باشد. اما در تنظیم اشکال تحریک که در ماده ۴ آمدهاند دولتهای عضو باید علاوه بر ملاحظات آمده در پاراگراف ۱۴ این سند، قصد سخنگو و مخاطره بلافصل یا احتمال این را که رفتاری که سخنگو طالب یا خواستار آن بوده از سخنِ مورد نظر نتیجه شود در نظر بگیرند (به عنوان عناصری مهم در جرم تحریک). این ملاحظات در ضمن در مورد سایر جرایم فهرستشده در پاراگراف ۱۳ نیز کاربرد دارند.۴۰
۱۷. کمیته مجددا تاکید میکند که اعلام اشکال رفتار آمده در ماده ۴ به عنوان جرم کافی نیست؛ مواد این ماده باید به طور موثر اعمال شوند. مشخصه دستیابی به اعمال موثر، تحقیق در مورد جرایم آمده در کنوانسیون است و تعقیب مجرمین در موارد مناسب. کمیته اصل مصلحت در تعقیب مجرمین احتمالی را به رسمیت میشناسد و متوجه است که این اصل باید در هر مورد در پرتوی ضمانتهای آمده در کنوانسیون و سایر روشهای قانون بینالمللی به کار برود. کمیته از این نظر و سایر لحاظ آمده در کنوانسیون، یادآوری میکند که وظیفه آن بررسی تفسیر واقعیات و قانون ملی که مقامات داخلی وضع کردهاند مگر اینکه این تصمیمات به طرز واضحی مهمل یا غیرمنطقی باشند.
۱۸. نهادهای قضایی مستقل، بیطرف و مطلع برای تضمین اینکه واقعیات و شروط حقوقی پروندههای مشخص همگام با موازین بینالمللی حقوق بشر مورد بررسی قرار بگیرند، حیاتیاند. زیرساختهای قضایی باید در این زمینه همگام با اصول مربوط به وضعیت نهادهای ملی برای تشویق و پاسداشت حقوق بشر (اصول پاریس) توسط نهادهای ملی حقوق بشر تکمیل شوند.۴۱
۱۹. ماده ۴ مقرر میدارد که اقدامات لازم برای حذف تحریک و تبعیض باید با توجه به اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق آمده در ماده ۵ کنوانسیون انجام شوند. منظور تلویحی از عبارت «توجه» این است که در ایجاد و کاربست جرایم و همچنین عمل به سایر مقررات ماده ۴، اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق آمده در ماده ۵ باید در روندهای تصمیمگیری از وزن مناسب برخوردار باشند. تبصره «توجه» طبق تفسیر کمیته شامل حقوق بشر و آزادیها به مثابه کل میشود و نه فقط آزادی نظر و بیان۴۲ که البته باید هنگام تعیین مشروعیت محدودیتهای سخن به عنوان مشخصترین ارجاع در نظر گرفته شوند.
۲۰. کمیته با نگرانی متوجه است که محدودیتهای وسیع یا مبهم در مورد آزادی بیان علیه گروههای مورد پاسداشت کنوانسیون مورد استفاده قرار گرفتهاند. دولتهای عضو باید با دقت کافی محدودیت بر سخن را تدوین کنند و این کار را مطابق موازین آمده در کنوانسیون چنانکه در پیشنهاد کنونی آمده انجام دهند. کمیته تاکید میکند که اقدام به نظارت بر سخن نژادپرستانه و مقابله با آن نباید بهانهای برای محدود کردن ابراز اعتراض به بیعدالتی، نارضایتی اجتماعی یا مخالفت سیاسی باشد.
۲۱. کمیته تاکید میکند که ماده ۴(ب) مقرر میدارد که سازمانهای نژادپرستانه که تبعیض نژادی را تشویق و تحریک میکنند غیرقانونی هستند. کمیته متوجه است که ارجاع به «فعالیتهای تبلیغاتی… سازمانیافته» اشکال کوچکی از تشکیلات یا شبکه را دربرمیگیرد و «تمامی سایر فعالیتهای تبلیغاتی» را میتوان شامل تشویق و تحریک غیرسازمانیافته و خودجوش تبعیض نژادی دانست.
۲۲. طبق مفاد ماده ۴ (ج) در مورد مقامات عمومی یا نهادهای عمومی، بیان نژادپرستانه که از چنین مقامات یا نهادهایی بیاید توسط کمیته، مورد نگرانی بخصوص تلقی میشود، بهویژه گفتههای منسوب به مقامات عالیرتبه. بدون تغییر کاربست اتهامات آمده در زیربندهای الف و ب ماده ۴ که شامل مقامات عمومی و در ضمن دیگران میشود، «اقدامات بلافاصله و مثبت» که در مقدمه آمدهاند در ضمن میتوانند شامل اقداماتی با ماهیت انضباطی همچون برکناری از سمت در موارد مناسب و همچنین راههای موثر جبران مافات برای قربانیان بشوند.
۲۳. کمیته به عنوان بخشی از عمل معمول خود پیشنهاد میدهد که دولتهای عضو که ملاحظاتی در مورد کنوانسیون اعلام کردهاند آنها را حذف کنند. در مواردی که ملاحظهای که بر مفاد کنوانسیون در مورد سخن نژادپرستانه تاثیر میگذارد حفظ میشود از دولتهای عضو دعوت میشود اطلاعاتی در این مورد ارائه کنند که چرا چنین ملاحظهای ضروری حساب میشود، ماهیت و ابعاد آن چیست، تاثیرات مشخص آن از لحاظ قانون و سیاستگذاری داخلی چیست و برای محدود کردن یا حذف این ملاحظه طی محدوده زمانی مشخص چه برنامهای دارند.۴۳
۲۴. ماده ۵ کنوانسیون عبارت است از تعیین وظیفه دولتهای عضو در ممنوع کردن و حذف تبعیض نژادی و ضمانت حق همگان در برابری نزد قانون بدون تمایز براساس نژاد، رنگ پوست یا پیشینه ملی یا قومی بخصوص در زمینه بهرهوری از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از جمله حق آزادی اندیشه، عقیده و مذهب، آزادی نظر و بیان و آزادی تجمع و تشکل صلحآمیز.
۲۵. به نظر کمیته، بیان افکار و نظرات در چارچوب مباحثات دانشگاهی، فعالیت سیاسی یا فعالیتهای مشابه بدون تحریک به نفرت، نخوت، خشونت یا تبعیض باید به عنوان استفاده مشروع از حق آزادی بیان تلقی شود حتی در زمانی که این افکار جنجالی هستند.
۲۶. آزادی نظر و بیان در ماده ۵ به عنوان حقی بنیادین در گستره وسیعی از ابزارهای بینالمللی بیان شده است از جمله بیانیه جهانی حقوق بشر آمده که تاکید میکند همگان حق داشتن نظر و جستجو، دریافت یا نشر اطلاعات و افکار در تمام انواع و از طریق هرگونه رسانه و مستقل از مرزها را دارند.۴۴ حق آزادی بیان غیرمحدود نیست اما با خود وظایف و مسئولیتهای ویژه میآورد. در نتیجه میتوان آنرا مورد محدودیتهای مشخصی قرار داد اما تنها در صورتی که این محدودیتها در قانون آمده باشند و برای پاسداشت حقوق یا حسن شهرت دیگران ضروری باشند و برای پاسداشت امنیت ملی یا نظم عمومی و یا بهداشت و اخلاق عمومی. آزادی بیان نمیبایست هدف نابودی حقوق و آزادیهای دیگران از جمله حق برابری و عدم تبعیض داشته باشد.
۲۷. بیانیه و برنامه عمل دوربان و سند حاصل از «کنفرانس بازبینی دوربان» بر نقش مثبت حق آزادی نظر و بیان در مقابله با نفرت نژادی تاکید میکنند.۴۶
۲۸. آزادی نظر و بیان علاوه بر اینکه بنیان و پاسدار استفاده از سایر حقوق و آزادیها است در چارچوب کنوانسیون نیز اهمیتی ویژه دارد. پاسداشت افراد از سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه فقط مساله تضاد بین حق آزادی بیان و محدودیت آن جهت مزیت گروههای تحت حفاظت نیست؛ اشخاص و گروههای محق حفاظت در کنوانسیون نیز از حق آزادی بیان و آزادی از تبعیض نژادی در استفاده از این حق برخوردارند. سخن نفرتپراکنانه نژادپرستی میتواند سخن آزاد قربانیانش را خاموش کند.۴۷
۲۹. آزادی بیان برای تشریح حقوق بشر و نشر آگاهی در مورد وضعیت بهرهوری از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ضروری است و به گروههای آسیبپذیر کمک میکند توازن قدرت در میان اجزای جامعه را تغییر دهند، تفاهم و مدارای بین فرهنگها را تشویق میکند، به از میان بردن کلیشههای نژادی کمک میکند، جریان آزاد افکار را تسهیل میکند و دیدگاههای بدیل و نظریات متفاوت را ارائه میکند. دولتهای عضو باید سیاستهایی اتخاذ کنند که به تمام گروههای مشمول کنوانسیون توان آزادی عمل در احقاق آزادی بیان را میدهد.۴۸
۳۰. مفاد ماده ۴ در مورد نشر افکار میکوشند جریان حرکت افکار نژادپرستانه به سوی بالا را بگیرند و مفاد مربوط به تحریک به آثار حرکت آنها به سوی پایین میپردازند اما ماده ۷ به دلایل بنیادین سخن نفرتپراکنانه میپردازد و نمایش دیگری از «راههای مناسب» برای حذف تبعیض نژادی که در ماده ۲، بند ۱ (د) پیشبینی شده، میباشد اهمیت ماده ۷ در طول زمان کاهش نیافته: رویکرد عموما آموزشی آن برای حذف تبعیض نژادی مکمل ضروری سایر رویکردها در مقابله با تبعیض نژادی است. از آنجا که نژادپرستی میتواند از جمله شامل تلقین یا آموزش ناکافی باشد، از روشهای بسیار موثر در مقابل سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه شامل آموزش مدارا و مقابله با سخن میشود.
۳۱. طبق ماده ۷، دولتهای عضو میبایست اقدامات فوری و موثر بخصوص در عرصههای تعلیم، آموزش، فرهنگ و اطلاعرسانی انجام دهند، جهت مقابله با تعصبهایی که منجر به تبعیض نژادی میشود و جهت تشویق تفاهم، مدارا و دوستی بین ملتها و گروههای نژادی یا قومی و همچنین جهت ترویج اصول جهانشمول حقوقبشر از جمله اصول کنوانسیون. در ماده ۷ با همان زبان اجباری سایر مواد کنوانسیون عبارتبندی شده و عرصههای فعالیت - «تعلیم، آموزش، فرهنگ و اطلاعرسانی»- به عنوان فهرستی ناکامل از تمام اقدامات لازم بیان شده است.
۳۲. نظام مدارس در دولتهای عضو از نقاط متمرکز و مهم برای نشر اطلاعات و چشماندازها در مورد حقوق بشر است. برنامه درسی مدارس، کتابهای درسی و مواد آموزشی باید تحت تاثیر موضوعات حقوق بشری باشد و به این موضوعات بپردازد و به دنبال تشویق احترام دوجانبه و مدارا بین ملتها و گروههای نژادی و قومی باشد.
۳۳. استراتژیهای مناسب آموزشی همگام با ملزومات ماده ۷ شامل است بر آموزش بین فرهنگی از جمله آموزش دوزبانه بین فرهنگی بر بنیان برابری احترام و کرامت و دوجانبگیِ حقیقی با پشتیبانی منابع کافی انسانی و مالی. برنامههای آموزش بینفرهنگی باید نماینده توازن حقیقی منافع باشد و نبایست در قصد یا نتیجه وسیله همسان سازی فرهنگی باشد.
۳۴. اقدامات لازم باید در عرصه آموزش اتخاذ شوند با هدف تشویق آگاهی در مورد تاریخ، فرهنگ و سنتهای گروههای «نژادی یا قومی»۴۹ حاضر در دولت عضو از جمله مردمان بومی و افراد آفریقاییتبار. مواد آموزشی باید در جهت تشویق احترام و تفاهم دوجانبه بکوشد و به صورت گسترده تمام گروهها را به غنای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هویت ملی و به پیشرفت ملی، اقتصادی و اجتماعی را سوق دهد.
۳۵. برای تشویق تفاهم بین اقوام، ارائه تصویر متوازن و عینی از تاریخ ضروری است و در مواردی که فجایعی علیه گروههایی از جمعیت صورت گرفته، روزهای یادبود و سایر رویدادهای عمومی باید (در مواردی که در چارچوب مشخص، مناسب است) برقرار شوند تا این تراژدیهای انسانی یادآوری شوند و حل موفقیتآمیز تخاصمها بزرگ داشته شوند. کمیسیونهای حقیقت و آشتی هم میتوانند نقشی حقیقی در مقابله با پایداری نفرت نژادی و تسهیل پا گرفتن جو مدارای بین اقوام بازی کند.۵۰
۳۶. کارزارهای اطلاعرسانی و سیاستهای آموزشی که توجهها را جلب آسیبهای ناشی از سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه میکند باید عموم مردم را مخاطب قرار دهد؛ و همچنین جامعه مدنی از جمله انجمنهای مذهبی و محلی؛ نمایندگان مجلس و سایر سیاستمداران؛ افراد حوزه آموزش و پرورش؛ خدمه ادارات دولتی؛ پلیس و سایر نهادهای مسئول نظم عمومی؛ و خدمه دستگاه قانون از جمله قوه قضائیه. کمیته توجه دولتهای عضو را به پیشنهاد عمومی شماره ۱۳ (۱۹۹۳) در مورد تعلیم مقامات انتظامی در پاسداشت حقوق بشر۵۱ و به پیشنهاد عمومی شماره ۳۱ (٬۰۰۵) در مورد پیشگیری از تبعیض نژادی در اداره و کارکرد نظام عدالت جنایی جلب میکند. در این مورد و سایر موارد، آشناییسازی با هنجارهای بینالمللی پاسدار آزادی نظر و بیان و هنجارهای حفاظت از افراد در مقابل سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه ضروری است.
۳۷. رد رسمی سخن نفرتپراکنانه توسط مقامات رده بالا و محکوم کردن افکار نفرتپراکنانه که بیان شده نقش مهمی در تشویق فرهنگ مدارا و احترام دارد. تشویق گفتگوی بین فرهنگها از طریق فرهنگ گفتمان عمومی و آلات نهادین گفتگو و تشویق فرصتهای برابر در تمامی جنبههای جامعه ارزشی برابر روشهای آموزشی دارد و باید به شدت تشویق شود.
۳۸. کمیته پیشنهاد میکند که استراتژیهای آموزشی، فرهنگی و اطلاعاتی برای مقابله با سخن نفرتپراکنانه نژادپرستانه باید توسط جمعآوری نظاممند داده و تحلیل تقویت شوند تا شرایطی که سخن نفرتپراکنانه در آن ظاهر میشود، مخاطبین واقعی یا مورد نظر، شیوه رسیدن به مخاطبین و پاسخهای رسانهای به پیغامهای نفرتپراکنانه بررسی شود. همکاری بینالمللی در این زمینه نه تنها موقعیتهای مقایسهپذیری اطلاعات را افزایش میدهد که در ضمن به دانش و راههای مقابله با سخن نفرتپراکنانه که فراسوی مرزهای ملی است یاری میرساند.
۳۹. رسانههای مطلع، اخلاقی و عینی از جمله رسانههای اجتماعی و اینترنت نقشی کلیدی در تشویق مسئولیتپذیری در نشر افکار و نظرات دارند. علاوه بر برقراری قوانین مناسب برای رسانهها همگام با موازین بینالمللی، دولتهای عضو باید رسانههای خصوصی و دولتی را تشویق به اتخاذ موازین اخلاق حرفهای و موازین مطبوعاتی کنند که احترام برای اصول کنوانسیون و سایر موازین بنیادین حقوق بشری را شامل میشوند.
۴۰. تصویری که رسانهها از گروههای قومی، بومی و غیره میدهند (تحت محدودیت ماده ۱ کنوانسیون) باید بر بنیان اصول احترام، انصاف و اجتناب از کلیشهسازی باشد. رسانهها باید از مطرح کردن غیرضروری نژاد، قومیت، مذهب و سایر مشخصههای گروهی به شیوهای که شاید بتواند مشوق تعصب باشد خودداری کنند.
۴۱. اصول کنوانسیون متکی بر تشویق موثر رسانهای از جمله تسهیل دسترسی و مالکیت رسانهها توسط گروههای اقلیتی، بومی یا غیره (که موضوع کنوانسیون هستند) از جمله رسانه به زبانهای خودشان است. توانسازی محلی از طریق تکثر رسانهای ظهور سخنی که قادر به مقابله با سخن نژادپرستانه نفرتپراکنانه باشد تسهیل میکند.
۴۲. کمیته، خودتنظیمی و تبعیت از مقررات اخلاقی توسط ارائهکنندگان اینترنت (آیاسپیها) را چنانکه در بیانیه و برنامه عمل دوربان آمده تشویق میکند.۵۲
۴۳. کمیته دولتهای عضو را تشویق به همکاری با انجمنهای ورزشی جهت نابودی نژادپرستی در تمامی رشتههای ورزشی میکند.
۴۴. دولتهای عضو با ارجاع مشخص به کنوانسیون باید آگاهی در مورد موازین و رویکردهای آنرا نشر دهند و تعلیمات مربوطه را ارائه کنند بخصوص برای کسانی که مربوط به حیطه اعمال آن میشوند از جمله کارمندان دولت، قوه قضائیه و نیروی انتظامی. پس از پایان بررسی گزارش دولت عضو، نتیجهگیری کمیته باید به صورت گسترده در زبانهای رسمی و سایر زبانهای رایج در دسترس قرار داده شود؛ نظرات کمیته تحت روند ارتباطی ماده ۱۴ هم باید به همین نحو در دسترس قرار داده شوند.
۴۵. رابطه بین ممنوعیت سخن نفرتپراکنانه نژادپرستی و شکوفا شدن آزادی بیان باید به صورت مکمل و مستقیم دیده میشود و نه به عنوان بیان برد- باختِ مطلق که در آن اولویتی که به یکی داده شده ضرورتا به معنی کاهش دیگری باشد. حق برابری و آزادی از تبعیض و حق آزادی بیان باید کاملا در قانون، سیاست و عمل به عنوان حقوق بشری که یکی حامی دیگری است منعکس شوند.
۴۶. رواج سخن نفرتپراکنانه نژادپرستی در تمام مناطق دنیا همچنان چالش چشمگیر معاصری برای حقوق بشر است. اعمال صحیح و قانونی کنوانسیون به مثابه یک نهاد کلی، که با اقدامات وسیعتر جهانی جهت مقابله با پدیده سخن نفرتپراکنانه ادغام شده باشد، برترین هدف چشمانداز جامعهای عاری از تعصب و نفرت نسبت به واقعیتی در حال وقوع و تشویق فرهنگ احترام به حقوق جهانشمول بشر است.
۴۷. کمیته، اتحاد اهداف و روندهای نظارتی توسط دولتهای عضو برای پشتیبانی از قوانین و سیاستهای ضد سخن نفرتپراکنانه نژادپرستی را دارای بالاترین اهمیت میداند. دولتهای عضو تشویق میشوند که در برنامههای ملی علیه نژادپرستی، استراتژیهای ادغام و طرحها و برنامههای ملی حقوق بشر اقداماتی علیه سخن نفرتپراکنانه نژادپرستی هم قرار دهند.
۲۳. اسناد رسمی مجمع عمومی، جلسه ۴۰، مکمل شماره ۱۸ (A/۴۰/۱۸), فصل VII، بخش ب.
۲۴. همان.، جلسه ۴۸، مکمل شماره ۱۸ (A/۴۸/۱۸), فصل VII، بخش ب، پاراگراف ۴.
۲۵. همان.، جلسه پنجاه و پنجم، مکمل شماره ۱۸ (A/۵۵/۱۸)، ضمیمه V، بخش الف.
۲۶. همان.، ضمیمه V، بخش C
۲۷. همان، جلسه ۵۷، مکمل شماره ۱۸ (A/۵۷/۱۸)، فصل XI، بخش . F
۲۸. همان.، جلسه ۵۹، مکمل شماره ۱۸(A/۵۹/۱۸)، فصل VIII.
۲۹. همان.، جلسه ۶۶، مکمل شماره ۱۸(A/۶۶/۱۸)، ضمیمه IX. همان.، جلسه ۶۰، مکمل شماره ۱۸(A/۶۰/۱۸)، فصل IX.
۳۰. همان.، جلسه ۶۶، مکمل شماره ۱۸(A/۶۶/۱۸)، ضمیمه IX.
۳۱. اظهار نظر عمومی شماره ۳۴ کمیته (۲۰۱۱) در مورد آزادی عقیده و بیان (اسناد رسمی مجمع عمومی، جلسه ۶۶، مکمل شماره ۴۰، شماره I (A/۶۶/۴۰ ضمیمه V
۳۲. همان.، پاراگراف ۴۸.
۳۳. اسناد رسمی مجمع عمومی، جلسه ۶۴، مکمل شماره ۱۸ (A/۶۴/۱۸)، ضمیمه VIII، پاراگراف ۱۳.
۳۴. اظهار نظر عمومی شماره ۱۵، پاراگراف ۱.
۳۵. اصطلاح آخر در پاراگراف هفتم مقدمه کنوانسیون به کار رفته شده است. همچنین به پاراگراف ۱ اظهار نظر عمومی شماره ۱۴ (۱۹۹۳) در مورد پاراگراف ۱ ماده ۱ کنوانسیون مراجعه کنید (اسناد رسمی مجمع عمومی، جلسه ۴۸ ، مکمل شماره ۱۸ (A / ۴۸/۱۸)، فصل VIII، بخش B).
۳۶. اظهار نظر عمومی شماره ۳۴، پاراگراف ۲۲-۲۵؛ ۳۳-۳۵.
۳۷. همان.، پاراگراف ۴۹.
۳۸. تصمیم گیری در مورد پیگیری اعلامیه پیشگیری از نسل کشی: شاخصهای الگوهای تبعیض نژادی سیستماتیک و گسترده، اسناد رسمی مجمع عمومی، جلسه شصتم، مکمل شماره ۱۸ (A / ۶۰/۱۸)، فصل II، پاراگراف ۲۰.
۳۹. از پاراگراف برنامه کاری رباط در مورد ممنوعیت حمایت از نفرت ملی، نژادی یا مذهبی که محرک تبعیض، خصومت یا خشونت است، اقتباس شده است.
۴۰. اظهار نظر عمومی شماره ۳۴ کمیته حقوق بشر، پاراگراف ۳۵؛ پاراگراف ۲۲ برنامه عمل رباط.
۴۱. اظهار نظر عمومی شماره ۳۲، پاراگراف ۵ j
۴۲. کمیته رفع تبعیض نژادی، شکایت No. ۳۰/۲۰۰۳, The Jewish community of Oslo et al. v Norway, opinion adopted on ۱۵ August ۲۰۰۵, para. ۱۰.۵.
۴۳.مقتبس از اظهار نظر عمومی شماره ۳۲ کمیته، پاراگراف ۳۸.
۴۴. اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۱۹.
۴۵. میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، ماده ۱۹، پاراگراف ۳.
۴۶. اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۳۰.
۴۷. اعلامیه دوربان، پاراگراف ۹۰؛ سند منتج از کنفرانس بررسی دوربان، پاراگراف ۵۴ و ۵۸، (A/CONF.۲۱۱/۸).
۴۸. مقتبس از برنامه عمل رباط، پاراگراف ۲۵.
۴۹. کنوانسیون بین المللی رفع کلیه اشکال تبعیض نژادی، ماده ۷.
۵۰. مقتبس از برنامه عمل رباط، پاراگراف ۲۷.
۵۱. اسناد رسمی مجمع عمومی، جلسه ۴۸، مکمل شماره ۱۸(A/۴۸/۱۸)، فصل VIII، بخش ب.
۵۲. برنامه عمل رباط، پاراگراف ۱۴۷.